سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
پنج شنبه 100 خرداد 13 :: 11:16 عصر ::  نویسنده : حامد

بعد از اینکه کار با سئو فنی را شروع کردید و به کشفیات خود پرداختید، یک چیز دیگر باقی مانده است: انجام یافته های خود را به مشتری ارائه دهید و در مورد مراحل بعدی به توافق برسید.

سئو تکنیکال چیست؟ (Technical seo) یکی از مراحل مهم سئو است که بصورت کاملا اختصاصی روی بهینه سازی ساختار فنی سایت تمرکز دارد.

در حقیقت ،اگر مشکلی در سئو فنی شما وجود داشته باشد ، هیچ یک از تلاشهای شما در زمینه سئو داخلی انتظاراتتان را برآورده نخواهد کرد .

سئو تکنیکال را میتوان هم در دسته آموزش پیشرفته سئو قرار داد و هم در آموزش پایه سئو ! چرا ؟ چون هم ساده است و هم سخت !! 

مسئله

مشکلی که ما در اینجا با آن روبرو هستیم چیست؟ خوب ، سناریو این است که ما یک توصیه داریم و آن را به مشتری یا رئیس ارائه می دهیم.

به حد کافی ساده است. اما هدف از این وضعیت چیست؟

من می گویم که یک هدف بسیار خاص وجود دارد و بهترین راه برای بررسی این هدف تغییر عملکرد فرد یا سازمان است.

حالا اگر اینطور نبود چه؟ می دانید ، اگر با مشتری کار می کردید و هیچ یک از اقدامات او در نتیجه آن تعامل تغییر نکرد ، چه می کنید؟ خوب ، چه فایده ای داشت؟

می دانید ، آیا آنها حتی در وهله اول باید به شما اعتماد کنند که وارد شوند و به آنها کمک کنند؟

بنابراین اگر این هدف خاصی است که ما در تلاش هستیم تا آن را محقق کنیم ، بهترین راه برای انجام آن چیست؟

بیشتر مردم برای اقناع درست می پرند. آنها می گویند ، "اگر فقط من چیزی می توانستم ، مشتری به من گوش می داد." "اگر فقط می توانستم پیش بینی را ارائه دهم."

اگر فقط من بتوانم ROIرا توجیه کنم ، برخی از تحقیقات مرموز که احتمالاً هنوز انجام نشده و حتی حتی نمی توان انجام داد.

بحث من در اینجا این است که ایده اقناع سمی است. وقتی می گویید ، "اگر فقط این را می توانستم ،" منظور شما واقعاً این است که "اگر فقط مدارک و شواهد را داشتم ، مشتری باید همانطور که می گویم عمل کند." شما هنگام گفتن این موارد سعی در کنترل مشتری دارید.

معلوم می شود که انسان ها اساساً هر کاری را که می خواهند انجام می دهند و مهم نیست که پرونده خود را به خوبی درست کنید ، اگر به دلایل شما ساخته شده باشد و نه مشتری ، آنها هنوز هم نمی خواهند کاری را که شما توصیه می کنید انجام دهند. .

بنابراین من چارچوبی را در Distilled معرفی کردم که به ما کمک می کند از این مرحله عبور کنیم ، و این همان چیزی است که من می خواهم اکنون با شما در میان بگذارم.

رویکرد

کلید این روش این است که در هر مرحله از فرآیند به مشتری اجازه می دهید تا مشکل را برای خودش حل کند. شما به آنها این فرصت را می دهید تا مسئله را از دیدگاه خود ببینند و حتی شاید راه حل خود را نیز ارائه دهند. این سه مرحله وجود دارد.

1. پیشنهاد دهید.

ابتدا مشکل را پیشنهاد می کنید.

وقتی می گویم "پیشنهاد" ، منظورم پیشنهاد راه حل نیست. منظورم این است که شما این فکر را در ذهن آنها کاشته اید که این مشکلی است که باید حل شود.

این تقریباً مانند ابتدای کار است. بنابراین شما ابتدا می گویید ، "این چیزی است که من می بینم." آینه را به سمت آنها بگیرید. مشاهداتی را انجام دهید که آنها هنوز خودشان انجام نداده اند.

2. نشان دادن

مرحله دو ، نشان دادن ، و آنچه نشان می دهد به معنای این است که به آنها اجازه می دهید از رفتار شما تقلید کنند.

شما نشان می دهید که اگر مجبور باشید با همان مشکل کنار بیایید در آن شرایط چه خواهید کرد.

بنابراین شما می گویید ، "اینجا چیزی است که اگر جای شما باشم می توانستم انجام دهم."

3. مفصل

در آخر، شما بیشتر توضیح می دهید. شما می گویید ، "به همین دلیل من فکر می کنم این یک فعالیت منطقی است."

حالا باید صادقانه بگویم در بیشتر مواقع ، طبق تجربه من ، اگر از این چارچوب استفاده می کنید ، هرگز حتی نمی توانید آن را به جزئیات بیان کنید ، زیرا مشتری مشکل را اینجا حل می کند و می توانید جلسه را خاتمه دهید.

نکته اصلی ، این است که به مشتری اجازه می دهیم مشکل را برای خودش حل کند ، به همین دلیل که خودش احساس راحتی کند.

مثال

بیایید به یک مثال نگاه کنیم ، زیرا این ، دوباره نوعی انتزاعی است. بنابراین بیایید بگوییم که شما در کنسول جستجوی Google مشاهده کرده اید.

مشتری تمام این صفحاتی را که گوگل کشف کرده است در اختیار دارد ، اما در واقع هیچ صفحه ای نباید در فهرست یا قابل فهرست شدن یا کشف باشد.

با پیشنهاد شروع کنید.

بنابراین شما با پیشنهاد شروع می کنید. "من در Search Console می بینم که Google  میلیونها صفحه را کشف کرده است"، در حالی که باید 10 هزار باشد. "این از ناوبری وجهی شماست."

اکنون توجه کنید هیچ قضاوتی وجود ندارد. هیچ اشاره ای به آنچه باید در این مورد انجام شود یا حتی شدت مشکل وجود ندارد. شما فقط اعداد را ارائه می دهید.

اکنون ما به نوعی در یک نقطه عطف قرار گرفته ایم. شاید مشتری این حرف را بشنود و آنها نوعی سیلی به سرشان بزنند و آنها بگویند: "البته. می دانید ، من قبلاً چنین مشکلی را ندیده بودم.

اما آنچه که من فکر می کنم باید در این مورد انجام دهیم این است." شما به نوعی توافق می کنید و مشکل حل می شود و جلسه تمام می شود و آن ساعت را به روز خود برمی گردانید.

اما شاید آنها به نوعی سوالاتی در مورد معنی این مسئله ، معنی این مسئله داشته باشند و آنها می خواهند راه حل شما را بشنوند.

آنچه را انجام می دهید نشان دهید.

خوب ، اکنون وقت آن است که نشان دهیم در صورت ارائه این واقعیت چه کاری انجام می دهید.

شما می گویید ، "این با اضافه کردن nodollow به پیوندها به آن محتوای وجهی رفع می شود."

شاید آنها ببینند که این چگونه یک راه حل واضح برای مسئله ای است که کاملاً با پشته های فنی آنها سازگار است و دوباره شما 50 دقیقه به روز خود باز می گردید زیرا جلسه تمام شده است.

شما کار خود را انجام داده اید یا شاید آنها این کار را نکنند. شاید آنها درک نکنند که چرا این می تواند یک راه حل خوب باشد.

 

در آخر، بیشتر توضیح دهید

بنابراین سرانجام ، شما به این مرحله می رسید ، که جزئیات آن است. به همین دلیل من فکر می کنم که این ایده خوبی است.

این صفحات برای تجربه کاربر مهم هستند. شما نمی خواهید از ناوبری چهره ای در فروشگاه تجارت الکترونیکی خود خلاص شوید ، اما می خواهید برای جستجوگرها به این صفحات پیوند ندهید به دلایل ، زیرا شاید هیچ حجم جستجو برای اصطلاحات مرتبط وجود ندارد.

بنابراین برای یک محدوده هزینه خاص برای یک مورد یا موارد مشابه آن ، فقط هیچ فعالیت جستجوی مرتبطی وجود ندارد. شما هنوز به صفحات نیاز دارید.

بنابراین شما می گویید ، "این صفحات برای تجربه کاربر مهم هستند ، اما هیچ هدف جستجو را برآورده نمی کنند."

در آن مرحله ، مشتری می گوید ، "البته. شما با راه حل ایده آل روبرو شده اید ، و من می خواهم توصیه شما را دقیقاً همانطور که ??به من داده اید ، اجرا کنم."

یا نمی کنند. اگر آنها این کار را نکنند ، شما وضعیت بدتری ندارید. شما می توانید اساساً از آن جلسه خارج شوید و بگویید: "من با توصیه خود تمام تلاش خود را انجام داده ام تا مشتری را در آن سوار کنم ، اما فقط نتیجه ای نگرفت."

این احساس اینکه شما می توانید بفهمید که کار درستی انجام داده اید حداقل در تجربه من احساسی بسیار قدرتمند بوده است.

من حدود هشت سال است که مشاوره می کنم و صرفاً گذراندن این روند به من کمک می کند شب بهتر بخوابم و می دانم که واقعاً کار خود را انجام داده ام.

ما همچنین فهمیدیم که این موفقیت در مشتریان نیز بسیار بالا است. سرانجام ، خواهید فهمید که گردآوری ارائه بسیار بسیار آسان تر است ، اگر بدانید که این قالبی است که قرار است در آن ارائه دهید.

بنابراین اگر فکر می کنید کار شما ارائه مدارک به مشتری است آنها را در مورد چیزی متقاعد کنید ، در واقع شواهدی که می توانید جمع کنید پایان ندارد.

شما همیشه می توانید شواهد بیشتری جمع کنید ، و هنگامی که به آن جلسه نهایی می رسید ، می توانید بگویید ، "اوه ، به این دلیل نیست که من مشکل را از راه اشتباه دیدم یا آن را به روش اشتباه ابلاغ کردم.

بازگشت سرمایه به اندازه کافی. " هیچ ترک آن وجود دارد. آن سوراخ خرگوش فقط ادامه می دهد ، فقط ادامه می دهد. اطلاعات بیشتر و یادگیری حرفه ای سئو فنی را در صفحه آموزش سئو تکنیکال در سئو روز آکادمی دنبال کنید.

 




موضوع مطلب :